Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-05-04@17:10:57 GMT

منظری بر اجرای نمایش آیینی زخم عشق(دلبسته) در یزد

تاریخ انتشار: ۸ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۸۱۸۷۰

منظری بر اجرای نمایش آیینی زخم عشق(دلبسته) در یزد

ایسنا/یزد «محمدرضا امیرخانی» پیشکسوت یزدی تئاتر و سینما طی یادداشتی، منظری بر اجرای نمایش آیینی زخم عشق(دلبسته) که این روزها در سالن پلاتو تالار هنر یزد به نویسندگی «عباس جانفدا» و به کارگردانی «مسیح دهقانی» روی صحنه رفته، داشته است.

«محمدرضا امیرخانی» در این یادداشت به خلاصه‌ای داستان این نمایش پرداخته و می‌گوید: " داستان در مورد شخصی به نام قاسم جگرکی، شهره عام و خاص است که نوچه‌هایی دارد و از مغازه‌ها و بازاریان اجاره‌بندی می‌گیرد و به هر حال خلاف می‌کند ولی تاوان خلافش را نیز تاکنون داده است تا این که نوچه‌هایش در یکی از آخرین شب‌های ماه ذی‌الحجه، مست و لایعقل باعث آزار یکی از اعضای هیئت امنای مسجد محل می‌شوند و در این وانفسا شاهد اتفاقاتی هستیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

.."

وی در ادامه به متن این نمایش اشاره و اظهار می‌کند: "«عباس جانفدا» نویسنده «دلبسته»، این روایت مشهور را (که توسط وعاظ در سخنرانی‌ها شنیده‌ایم و شنیده است) در قالب یک اثر دراماتیک می‌نگارد؛ کاری بسیار دشوار که قبل از همه جسارتش ستودنیست چرا که دراماتیزه کردن چنین روایتی، ورود به جهانیست که با شیفتگی و دلدادگی، عاشقی از جنس کوچه و بازار به معشوقی آشنا برای مخاطبی که او نیز  شیفته و شیداست، پیوند می‌خورد و قلم، فقط و فقط واسطه چنین بده و بستانیست و لاغیر!! لذا با اذعان به این مهم، به ساختار نمایش دیگر خرده نمی‌گیریم چرا که از واحدی تبعیت نمی‌کند و مرگ قهرمان داستان با تراژدی به مفهوم ارسطویی‌اش ناهمخوان است."

وی اضافه می‌کند: " «عباس جانفدا» قبل از آن که تکنیک‌ها را مدنظر داشته باشد به اصل روایت می‌اندیشد و با خلوت‌های قاسم جگرکی یکی می‌شود و مخاطب را با او یکی می‌کند، همراهش می‌گرید و مخاطبش را می‌گریاند و ابایی ندارد که افزون بر شخصیت محوریش، شخصیتی هم‌وزن قاسم بیافریند که پروتاگونیست(شخصیت قهرمان) قصه‌اش معنا بیابد چرا که قاسم محور است و غبطه‌هایش؛ از این که زندگی را با مستی گذرانده است و رگه‌هایی از این تحول زیبا را در برخورد با پسرش که نمی‌خواهد مثل خودش باشد و حتی از بیزاری نسبت به رفتار نوچه‌هایش می‌توان دید؛ تاکیدی که «دلبسته» به رهایی از عادت‌ها و روزمره‌گی‌ها دارد و به نوعی می‌خواهد زخم‌ها را مرحمی باشد و در این وانفسای خواهش‌های نفس و پایبندیش به عشق، سوز و گداز را در می‌یابد و از درون و برون می‌سوزد و خواسته و ناخواسته، دستهایش آتش را همدم خود و مانوس با جسم و روحش می‌داند."

امیرخانی در این یادداشت ادامه می‌دهد: "نعره و فریادش از سوختن آرامشی و آهی از هزارتوی جان به نشانه پایداری و پدیداری روحی آکنده از زنگار و اینک دیگر صیقل می‌خورد و قالب از کالبد تهی می‌کند و مرگ قاسم بعد از همه‌ی خلوت‌نشینی‌های ناخواسته و اجباریش شاید موهبتی باشد برای او و نوچه‌هایش و خانواده‌اش و من مخاطب که علم بی علمدار نمی‌ماند و آنچه مهم است پندار نیکوی قاسم است."

وی خاطرنشان می‌کند: "اگر بگوییم علی‌رغم برخی ضعف‌ها در شخصیت‌پردازی‌های دلبسته؛ آدم‌های نمایش مانند «سید عضو هیئت امنا» و حتی «حاج مودت» و دو نوچه‌اش «عبدل کوتاه» و «شهرام» که تیپیکال(متدوال) طرح شده‌اند ولی شخصیت «قاسم جگرکی» بیشتر مدنظر نویسنده بوده است، پر بی‌راه نگفته‌ایم."

وی می‌گوید: " همچنان برای من مخاطب این سوال مطرح است که چرا در این ۹ شب، همسر قاسم از واگویه‌هایش بی‌خبر است و البته در اجرا برای این گذر زمان، تمهیدی نمی‌یابیم که شاید به دلیل وفاداری کارگردان به متن دلبسته باشد."

این پیشکسوت تئاتر از نقاط قوت متن را دیالوگ‌های به قاعده و متناسب با گپ و گفت آدم‌های نمایش می‌خواند و می‌گوید: "البته از آوردن برخی واژه ها که غلط مصطلح و متداول هستند مثل «اقر بخیر» که فرد ایستاده یا نشسته به فرد سوار بر حیوان می‌گوید یا به طور مثال نداشتن تطابق واژه «آدم مثبت» با فضای نمایش که حداقل مربوط به بیش از پنج دهه قبل که کراواتی بودن آدمها ارزش بوده است، به زعم این که قاسم از پسرش چنین می‌خواهد نیز می‌گذریم ولی در عین حال ضرب‌آهنگ نسبتاً منطقی متن و روایت «عباس جانفدا» از «قاسم جگرکی» علیرغم این که جغرافیای خاصی را به ما نمی‌شناساند نیز قابل تامل است."

امیرخانی در مورد اجرای این نمایش نیز اظهار می‌کند: " «مسیح دهقانی» در کارگردانی دلبسته مانند همه کارهای قبلی‌اش می‌کوشد تا اجرایی درخور و قابل اعتنا را به مخاطب عام و خاصش بنمایاند و به همین دلیل افزون بر بازیگران ورزیده‌ای همانند «حمید محسناوی پور»، «حمید استادیان»، «سید مسعود ناظم» و «نسیم نجاریان» و بازی گرفتن از بازیگران کم‌سابقه و بی‌سابقه‌تری مانند «محمد اسلامی»، «محمد صالح بندگار»، «مصطفی کارگر»، «امیر رضا زارع» و از مشاوره و بازیگردانی «جعفر دل دل»، موسیقی و خوانندگی «مجتبی هراتی» و طراحی صحنه «صادق نصیری» به عنوان عوامل کمکی، به خوبی بهره گرفته است.

وی ادامه می‌دهد: "اگر چه در نخستین شب اجرا به تماشای نمایش نشستم و بالطبع برخی ناهماهنگی‌های ناخواسته، مقتضای اجرای نخست و قابل اغماض است اما همچنان تعمد کارگردان در گویش یزدی یکی از اعضای هیئت امنا، جای سوال است که تعمد و دلیل خاصی بر انتخاب چنین گویشی ندیدم و البته می‌توانست گویش یا یک دستی تمام قدی ارائه شود.

وی با بیان این که "با همه‌ی آنچه آوردم در لحظاتی با دیدن نمایش گریستم و چه دلنشین در خلق روایت یک عاشق دلسوخته و وفادا"، متذکر می‌شود: "قطعاً امام حسین( ع) دلبسته‌ای‌ها، نقش آفرینی می‌کند که دلبسته به دل می‌نشیند و با سوز و گداز نمایش همراه می‌شویم و هم‌ ذات پنداری می‌کنیم؛  می‌گریم و به این گریستن می‌بالیم چرا که آموخته‌ایم؛ هنرمند، خالق احساس است و هنر گروه اجرای متنی است که روایتی صادق و وفادار و عاشق به حضرت ابا عبدالله الحسین را بر صحنه اجرا جان بخشند و بیافرینند که می‌بخشند و می‌آفریند!!"

امیرخانی در پایان نیز ضمن خسته نباشید به کارگردان زخم عشق که با افتخار می‌گوید پنج نمایش(همه آئینی مذهبی) کارگردانی کرده‌ و گروه اجرا و حامیانشان که وی را همراهی کرده‌اند، از ابتکار برپایی موکب در حیاط تالار هنر به نام اباعبدالله الحسین(ع) نیز قدردانی می‌کند.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: استانی فرهنگی و هنری نمایش زخم عشق نمایش آیینی و سنتی يزد استانی اجتماعی استانی اقتصادی هفته دولت 1402 هفته دولت استانی شهرستانها اربعین 1402 استانی سیاسی استانی فرهنگی و هنری استانی اجتماعی استانی اقتصادی هفته دولت 1402 هفته دولت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۸۱۸۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روز خلیج فارس با شهنواز

خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: حبیب احمدزاده نویسنده و پژوهشگر به تازگی یادداشتی را به بهانه روز خلیج فارس و یک عکس یادگاری، با عنوان «روز خلیج فارس با شهنواز» نوشته است.

مشروح متن این یادداشت در ادامه می آید:

این عکس را اواخر دهه هفتاد، امیرواحدی رفیقم از ما رفقای جنگش و استاد همایون شهنواز کارگردان دلیران تنگستان گرفت دم دهانه ورودی خلیج فارس به اروند رود روبروی شهر فاو عراق در سفری که نتیجه اش شد عاشق شدن استاد شهنواز به دریاقلی سورانی و نجات ابادان با دوچرخه.

از راست اسدالله، قبصه چی که جز لج و لجبازی با ما دیدبانها بلد نبود، وقتی بالای دیدگاه بودیم و ازش درخواست شلیک روی دشمن میکردیم، میگفت: باز این فرعون ها صبحونه شون را تو بهترین هتل دنیا خوردند رفتن بالا فکر میکنن ما قبضه چی ها نوکر و بردشون هستیم و تو این گرما دست به سینه دستوراتشون، وقتی هم اولین شلیک کردی بعد فرمایشاتشون تازه شروع میشه حالا شلیک بعدی پنجاه تا بالا بیست به راست دومی از راست پرویزه که بخاطر کفتراش تو جنگ مونده و هشت سال ماند و ماند و هشت بار مجروح شد یکبار شش گلوله تیربار، یک بارش سی و شش تا ترکش، یک بار دیگه چشم راستش و یک بار هم که روی تخت بیمارستان جنگی با ان خونریزی شدید و قطع نشدنی رگ بین دو پا میگفت:

دیگه به من نگید پرویز بگید پروین

و جراحش غش کرده بود از خنده

و بعد اون سمت چپی استاد شهنواز، اقا قاسم مسئول و پدر ما کوچولو بسیجی های مقر اسکله هشت که از همان روزهای اول جنگی با رفیقش حسین لدن (مادر همون بچه ها) وقتی فهمیدن بعثی ها، تو جاده خروجی شهر ابادان مینی بوس و اتوبوس و سواری مردم بیگناه را میگیرند و هرکس ریش داره را پیاده و به اسارت برده و یا اعدام صحرایی میکنند قسم خوردند تا ابادان از محاصره در نیاد ریششون رو نزنند و ریششان بلند شد و بلند شد و و بلند شد تا انکه شانسشون زد و محاصره شهر یک سال نشده شکسته شد وگرنه حالا حالاها هرسال رکورد جدیدتر ریششون تو کتاب رکوردهای گینس جابجا و قیافه هردویشون هم طوری ثبت میشد که تا حالااینقدر گمنام نمونند.

ولی یک سال کمتری بعد، قاسم با برادر کوچکترش رضا که همسن من بود تو مرحله سوم عملیات خرمشهر با هم مجروح شدند وقاسم داغان و مجروح روز ازادی خرمشهر و وسط غریو شادی مردم تو خیابونا بود که ننه قاسم نتوست تحمل کنه و زد زیر گریه و خبر شهادت رضا را وسط شادی اون همه مردم به قاسمش داد.

این عکس را امیر گرفت، که با هم مهمات های خمپاره اسدالله را میدزدیم و بعد به خودش میدادیم که برامون شلیک کنه برای همایون شهنواز اشنایی با این بچه ها اون روز تو دهنه خلیج فارس طوری بود که انگار همرزم های رییسعلی دلواری رو پیدا کرده به هر حال برای من روز خلیج فارس با تمام جغرافیای داخل و بیرون این عکس همگی از این جور آدم ها هستند و بس!

کد خبر 6095029 فاطمه میرزا جعفری

دیگر خبرها

  • شیفتگانِ آن عارفِ عاشق/ ایرانیان زیادی مرید و دلبسته امام صادق بودند، از عطار و بایزید بسطامی تا جابر ابن حیان
  • افزایش آمار جمعیت بدمسکن در کشور
  • حزب‌الله: قدرت مقاومت فراتر از آن است که به نمایش گذاشته است
  • لغو مراسم آیینی سنتی کومسای در هورامان کردستان به دلیل بارندگی
  • «ما ملت امام حسینیم» از حاج علی تا حاج قاسم
  • خنیانگر آیینی و مردمی موسیقی شمال خراسان درگذشت
  • اجرای عمومی تئاتر‌های جشنواره رضوی گامی موثر است/ ماجرای عشقی عجیب
  • اجرای عمومی تئاترهای جشنواره رضوی گامی موثر است/ ماجرای عشقی عجیب
  • روز خلیج فارس با شهنواز
  • بازگویی مشکلات و دغدغه‌های روز جامعه اولویتم در اجرای نمایش است